یادداشت | رسالت رسانه؛ نگاه منصفانه

تیرماه، ماه یادکرد فعالیت‌های بهزیستی و مردادماه، ماه یادروز حمید صارمی، شهید رسانه  است که به روز خبرنگار معروف شده است. این تعاقب و تجانب، مبارک را بهانه‌ای قرار می‌دهم برای اینکه در باب رسالت خبرنگاران در انعکاس مطالبات بهزیستی به نیابت از گروه ۱۰ میلیون نفری شهروندان ایرانی که مستقیم یا غیر مستقیم با معلولیت درگیر هستند سخنی با اصحاب رسانه داشته باشم...

مجید اسلامی

مدیر روابط عمومی بهزیستی خراسان رضوی

تیرماه، ماه یادکرد فعالیت‌های بهزیستی و مردادماه، ماه یادروز حمید صارمی، شهید رسانه  است که به روز خبرنگار معروف شده است. این تعاقب و تجانب، مبارک را بهانه‌ای قرار می‌دهم برای اینکه در باب رسالت خبرنگاران در انعکاس مطالبات بهزیستی به نیابت از گروه ۱۰ میلیون نفری شهروندان ایرانی که مستقیم یا غیر مستقیم با معلولیت درگیر هستند سخنی با اصحاب رسانه داشته باشم.

من به عنوان مدیر روابط عمومی بهزیستی خراسان رضوی، سری به اینترنت زدم تا ببینم در دیگر نقاط دنیا چه خبر است؟ آیا در دیگر کشورها وضعیت توجه رسانه‌ها به مطالبات اجتماعی معلولین و همچنین آسیب‌دیدگان اجتماعی از قبیل کودکان کار، زنان سرپرست خانوار، آسیب‌های طلاق و اعتیاد، دختران و زنان خشونت‌دیده، موضوع دسترس‌پذیری اجتماعی افراد دارای معلولیت و مسائلی از این دست که عمده‌ترین مطالبات بهزیستی می‌باشد، چه اندازه است؟

باور کنید اگر مطالب موجود در اینترنت را در این زمینه رصد کنید و یک جمع‌بندی کلی داشته باشید، شگفت‌زده می‌شوید! و بعد از خود می‌پرسید آیا ما در کشوری با این غنای فرهنگی و با پوشش اخلاقی و دینی وسیع، در این زمینه نباید جایگاه بهتر و بالاتری می‌داشتیم؟

واقعیت این است که در بسیاری از رسانه‌های کشور، بهزیستی همچون سایر دستگاه‌های دولتی که سهمی از تولید منابع مالی را دارند تلقی می‌شود و به سبب همین برداشت، بهزیستی حتی یک ستون مطلب آزاد تولیدی در رسانه‌ها ندارد و مسؤولان و مدیران رسانه‌ها درج و نشر هر گونه مطلب و محتوای تولیدی بهزیستی را مستلزم پرداخت هزینه می‌دانند.

اما واقعیت این است که بهزیستی نه تنها تولید منابع مالی ندارد بلکه یک سازمان حمایتی است که اقشار بسیار گوناگونی از شهروندان را پوشش خدماتی می‌دهد و هزاران میلیارد تومان برای رفاه، استقلال، معیشت و نیازهای مادی و معنوی مددجویانش هزینه می‌کند.

وجه دیگر مسئله این است که این اقشار گوناگون، آنقدر به ما نزدیک و همبسته هستند که هر کدام از آحاد شهروندان، با کمی تأمل و بیرون‌نگری متوجه می‌شوند که دست کم یکی از مددجویان و توانخواهان بهزیستی را در بین اطرافیان و آشنایان یا در خانواده و فامیل خود دارند.

بنا بر این، بهزیستی با هیچ‌یک از شهروندان، فاصله ندارد و به همه‌ی آنها نزدیک است. در واقع فراگیری و گستردگی طیف جامعه‌ی هدف بهزیستی به گونه‌ای است که همه‌ی شهروندان را شامل می‌شود و به شکلی می‌توان گفت، بهزیستی سازمان خود ماست. پس آیا ما به عنوان شهروند، مسؤولیتی در قبال این گروه بزرگ هموطنان‌مان نداریم؟

مسائل مهمی که خانواده‌ی بزرگ بهزیستی با آن سر و کار دارند مبتلابه‌ همه‌ی افراد جامعه است. مثلا خود شما خواننده‌ی عزیز، آیا سالمند، معلول جسمی حرکتی، ذهنی، بینایی، شنوایی، زن سرپرست خانوار، کودک کار، دختر و زن خشونت‌دیده، بیمار روانی مزمن و ... را در میان اطرافیان و فامیل‌تان ندارید؟ آیا به او و نیازهایش فکر نمی‌کنید؟ آیا در مقابل او، احساس مسؤولیت ندارید؟

بدیهی است که ما به عنوان انسان، در مقابل همنوعان‌مان دارای حس دیگرخواهی و همنوع‌خواهی داریم. این احساس مسؤولیت، قطعا در بین اصحاب رسانه که در جرگه‌ی نخبگان و مراجع فکری جامعه قرار می‌گیرند، بیشتر از افراد عادی است. لذا خبرنگاران و نمایندگان رسانه‌ها مسؤولیت وجدانی و انسانی دارند که بدون چشمداشت و انتظار پاداش مادی، به مسائل و مشکلات توانخواهان بهزیستی توجه ویژه داشته باشند.

به عنوان مدیر روابط عمومی بهزیستی، حداقل انتظار ما از خبرنگاران و اصحاب رسانه این است که مسائل و مشکلات طیف وسیع توانخواهان بهزیستی را به عنوان مطالبات دائمی در دستور کار داشته باشند و چنانکه شایسته است به آنها بپردازند. گاها دیده می‌شود که مطالب مددجویان به گونه‌ای در رسانه‌ها مطرح و پرداخته می‌شود که گویا بهزیستی، طرف مقابل آنها است و همه‌ی کمبودها و کاستی‌های مددجویان، متوجه بهزیستی می‌باشد.

در حالی که ما خودمان در بهزیستی با این خواسته‌ها و مطالبات، همسویی داریم و صحبت‌ها و دردهایی که از زبان و زندگی مددجویان نقل می‌شود درد دل خود ماست. اما اصحاب رسانه‌ها به  خوبی می‌دانند که مطالبات و خواسته‌های مددجویان بهزیستی، طیف وسیع و گوناگونی دارد و پاسخ‌گویی تام و اکمل به این درخواست‌ها از توان اعتباری و انسانی سازمان بهزیستی فراتر است.

بسیاری از مشکلات این عزیزان، متوجه سایر دستگاه‌ها است و اگر خبرنگاران رسانه‌ها در تهیه‌ و تدوین گزارش‌های خود، به کالبدشکافی و ریشه‌یابی این مسائل بپردازند متوجه خواهند شد که ریشه‌ی این مشکلات، در این است که سایر دستگاه‌ها به وظایف قانونی و ذاتی خود عمل نمی‌کنند و نتیجه‌اش بر دوش جمعیت هدف بهزیستی بار می‌شود.

مسائلی همچون اشتغال، مسکن، ورزش، حضور اجتماعی، نیازهای توانپزشکی، نگهداری و توانبخشی توانخواهان و مانند اینها، همگی مسائل بین بخشی هستند و بهزیستی نیز همچون خود مددجویان، مطالبه‌گر و دغدغه‌مند این موارد است اما بعضا رسانه‌ها، در طرح این مشکلات و مسائل، نگاهی غیر حرفه‌ای و غیر واقع‌بینانه دارند و بهزیستی را در مضان اتهام قرار می‌دهند. این نگاه، البته درست نیست و اگر در نظر بگیریم که هزاران کارشناس اورژانس اجتماعی، مددکار، پرستار، مددیار، مربی و روان‌شناس در سراسر استان، شبانه‌روزی در حال خدمت به مددجویان هستند و اگر بدانیم که بسیاری از کارکنان بهزیستی، حتی شب و خارج از ساعات اداری هم در منزل و در کنار خانواده نیستند و برای رفاه و آرامش مددجویان‌شان تلاش می‌کنند، شاید قدری منصفانه‌تر به بهزیستی نگاه کنیم و شاید زحمات و تلاش‌های این افراد را با نگاه مهربانانه‌تر و انسانی‌تری بنگریم.

امیدواریم اصحاب رسانه و خبرنگاران، بیش از گذشته با بهزیستی مرتبط باشند و مطالبات هزاران مددجو و توانخواه ما را در سطح اجتماعی مطرح و از مسؤولان دستگاه‌های اجرایی در خصوص این مطالبات، پاسخگویی بخواهند.

کد خبر 41476

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 3 =

خدمات الکترونیک پرکاربرد